.
اطلاعات کاربری
درباره ما
دوستان
خبرنامه
آخرین مطالب
لینکستان
دیگر موارد
آمار وب سایت

گره خوردن سرنوشت دولت یازدهم  با مذاکرات

خطای استراتژیک دولت یازدهم این بود که  سرنوشت خود را با مذاکرات هسته ای گره زده است.  یعنی انتظاراتی ایجاد کرده است که اگر مذاکرات شکست بخورد گویی کلا دولت شکست خورده است و این سایر فعالیت های  دولت را تحت الشعاع قرار می‌دهد. یعنی اکنون مردم موفقیت دولت یازدهم را با یک شاخص ارزیابی می کنند و آن هم موفقیت در مذاکرات هسته ای است. مردم دیگر نمی گویند دولت در حوزه های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی چه سیاست‌هایی را اعمال کرده و موفق بوده است یا نه بلکه موفقیت در مذاکرات را شاخصی بر کارآمدی کل دولت می انگارند که اگر در این جا کارآمد نباشد گویا در حوزه‌ّای دیگر نخواهد بود.

 به همین علت هدف گیری مخالفان دولت هم این است که دولت در مذاکرات اتمی شکست بخورد تا بگویند این دولت به طور کلی ناتوان است و دولت را در همه بخش ها ناتوان جلوه دهند. البته واقع این است که در قضیه هسته ای، ما خیلی تعلل کردیم و گذاشتیم تا همه فرصت‌های تاریخی مان از دست برود، و وقتی تحریم ها و سایر مشکلات ما را به موضع ضعف شدید برد وارد مذاکره شدیم. در واقع به علت از دست دادن همه فرصت‌های انتخاب، اکنون ما وارد یک لوله یک طرفه شدیم که فقط باید به سوی جلو برویم و امکان بازگشت به عقب در آن وجود ندارد. تنها امکان این است در مسیر رفتن به سوی جلو اندکی کند یا اندکی تند برویم. نظام تدبیر ما دیگر امکان توقف یا بازگشت  از مسیر مذاکرات را ندارد. همین الان کافی است یکی از بندهای توافقی که هنوز نهایی نشده است را زیرپا بگذاریم ناگاه تمام تحریم ها یک شبه بر می گردد. این البته از یک نظر خوب است یعنی بخش خصوصی از این بابت اطمینان خاطر دارد که دیگر برگشتی به گذشته وجود ندارد و دیگر امکان ورود به یک فعالیت گسترده اتمی وجود ندارد. اما اصولا نظام تدبیر با دست دست کردن و به تاخیر انداختن مسائل، کار را هم برای خودش هم برای دولت و هم برای جامعه دشوار کرده است. در هر صورت اکنون نتیجه مذاکره به چند پارامتر وابسته است.  سرنوشت داعش، وضعیت مناقشه روسیه و غرب، وضعیت سوریه، تحولات قیمت نفت، رفتار و مواضع عربستان، مواضع و رفتار مجلسین آمریکا و نیز رفتار گروههای فشار در هر دو کشور و نهایتا اجماع یا عدم اجماع در میان قوای کشور ما از عوامل موثر بر سرنوشت مذاکرات اتمی ایران و غرب خواهند بود.

توافق هسته ای شرط لازم است نه کافی

عموم ما تصور می‌کنیم اگر نتیجه مذاکرات مثبت بود و به تفاهم نهایی رسیدیم مشکلات اقتصادی ایران برطرف می شود. به گمان من چنین نیست. ممکن است پس از توافق نهایی، برای یکی دو ماه قیمت ارز مثلا چیزی بین ۳۰۰ تا حداکثر 500 تومان پایین بیاید و البته یک نشاط عمومی در فضای اقتصادی ایجاد شود و امیدهایی برای بهبود فراهم شود. البته نفس توافق، اثر مثبت دارد و راههای مبادله را با خارج باز می کند و یک تحرک عمومی در اقتصاد ما ایجاد می کند و مهم تر از همه امید و نشاط اقتصادی فراهم می آورد و این خیلی خوب است و شرط لازم است برای این که اقتصاد ما سرپا شود. اما گمان نکنیم که با توافق، مشکلات ما حل می شود. در واقع بعد از دستیابی به توافق نهایی، همان تحولی در اقتصاد ایران رخ می دهد که در خرداد 92 پس از پیروزی آقای روحانی در انتخابات اتفاق افتاد. آن زمان همه تصور می‌کردند که اگر آقای روحانی بیاید همه مسایل حل می شود. اما دو سه ماه فضای کشور پر نشاط و تحرک بود اما از اواخر پاییز سال گذشته دستکم در بخش‌هایی از صنعت رکود تعمیق شد. البته سیاست‌های بعدی کمک کرد که تورم کند شود و رکود کاهش یابد اما خبر خاص دیگری رخ نداده است. با حصول توافق نهایی اتمی هم یکی دو ماه شوک روانی ایجاد می شود و تحرکی در بخش های تحت تحریم ایجاد می شود اما مشکلات اقتصاد ایران سرجایش خواهد بود، چون این مشکلات عمدتا ساختاری است و حل بسیاری از آنها از دست دولت خارج است و نیاز به عزم جدی در نظام سیاسی دارد.

 اکنون سوال اینجاست  که چرا بخش خصوصی تمام سرنوشت خودش را به مذاکرات گره زده است. مذاکرات ممکن است سرنوشت دولت یازدهم را عوض کند اما برای بخش خصوصی چیزی را عوض نمی کند. مشکلات ساختاری که بخش خصوصی در آن گرفتار است و عمدتا حاصل ناکارآمدی نهادی در نظام تدبیر است همچنان  پا برجای است.  بخش خصوصی باید مستقل از مذاکرات استراتژی خود را بنویسد. هم برای این که راهنمای عملی داشته باشد که در شرایط مختلف مطابق آن عمل کند و هم برای این که یک توصیه هایی به دولت بکند و هم برای این که دولت بداند بخش خصوصی چه کاره است و می خواهد چه مسیری را برود. توجه کنید، برخی تحولات آینده از هم اکنون روشن است. مثلا در قضیه مذاکرات اتمی به توافق دست یابیم یا نیابیم نرخ ارز بالا می رود. اگر دست یابیم، پس از یک شوک روانی اولیه که  کاهنده نرخ ارز است، پس از چند ماه موج واردات، نرخ ارز را می برد بالا. اگر به توافق دست نیابیم هم نگرانی حاصل از عدم توافق و تداوم تحریم‌ها نرخ ارز را می برد بالا. پس از اکنون باید برای آینده خودتان برنامه ریزی کنید و منتظر تحولات نمانید.

تحریم هایی که برداشته می شود  

اگر توافق بشود چه تحریم های اقتصادی علیه ایران  برداشته می شود؟ از مجموع  28 تحریم  که آمریکا علیه ایران وضع کرده است و برخی از آنان را اتحادیه اروپا و سازمان  ملل متحد نیز رسمیت داده اند و اعمال کرده اند، با انجام توافق نهایی اتمی، تنها 7 تحریم سریعا برداشته می شود و بقیه نیازمند طی شدن فرایندهای قانونی است که بسیار زمان بر است. تحریم‌های آمریکا، بخشی توسط کنگره و بخشی  دیگر توسط رییس جمهور وضع شده است.  آن دسته از تحریم ها را که  رییس جمهور وضع کرده، می تواند در کوتاه مدت و به سرعت لغو کند، ولی تحریم هایی که کنگره وضع کرده است را باید خود کنگره لغو کند. با توجه به این که اکنون اکثریت هر دو مجلس آمریکا در دست جمهوری خواهان است ممکن است با دولت اوباما بر سر لغو تحریم ها  چالش داشته باشند. تحریم های که رییس جمهور آمریکا می تواند راسا آنان را لغو کند شامل این موارد است: یکی فرمان اجرایی  جرج بوش در 2005 که طبق آن معامله با افرادی که در صنعت هسته ای ایران فعالیت دارند منع شده و اموال آنها مسدود می شود. این تحریم تاثیری بر اقتصاد کشور ندارد. تحریم بعدی بر علیه شرکت های پتروشیمی تصویب  شده است. این تحریم دومین  منبع مالی ایران را هدف قرار داده است. اگر این تحریم برداشته شود بخش پتروشیمی تحرک پیدا می کند. پتروشیمی‌ها با این شیوه که اکنون دارند کار می‌کنند درآمد ارزی به کشور می‌آورند اما از نظر ارتباط با اقتصاد کشور، پیوندهای ضعیفی دارند و آثار انتشار آنها محدود است. تحریم بعدی اعمال شده توسط رئیس جمهور آمریکا، تحریم بانک مرکزی ایران است. این تحریم دارایی این بانک را در امریکا توقیف کرده و به دولت آمریکا اجازه می دهد بررسی کند تا زمانی که بانک مرکزی نقشی در تکثیر سلاح های کشتار جمعی دارد مورد  تحریم قرار گیرد. با توافق اتمی این تحریم هم برداشته می شود و مهمترین اثر را بر اقتصاد ایران جهت نقل و انتقال بین بانکی می گذارد.  مهمترین قلم از مجموعه تحریم ها همین یک قلم است که لغو آن آثار زیادی بر اقتصاد دارد. تحریم بعدی فرمان اجرایی  رئیس جمهور است که طبق آن، افراد غیر آمریکایی که تحریم های ایران و سوریه را نقض کنند تحت پیگرد قرار می‌گیرند.  لغو این تحریم بر اقتصاد ایران اثری نمی گذارد. بنابراین از پنج فرمان تحریمی رییس جمهور آمریکا علیه ایران لغو دو تحریم پتروشیمی و بانک مرکزی بر اقتصاد ایران تاثیر جدی می گذارد و بقیه اثر چندانی  ندارد.

            بقیه تحریم‌های آمریکا از سوی کنگره وضع شده است. مثلا طبق قانون اختیارات دفاع ملی، بخش دفاعی ایران و بانکهای خارجی که با نفت ایران تراکنش مالی دارند تحریم می شوند. و برداشتن این تحریم با کنگره دارای اکثریت جمهوری خواه است که بعید است این تحریم برداشته شود. همچنین قانون منع دستیابی ایران، کره شمالی و سوریه به سلاح های کشتار جمعی را نیز کنگره آمریکا تصویب کرده است که لغو این تحریم اثری بر اقتصاد ایران ندارد.  بقیه تحریم های کنگره از نوع تحریم‌های مربوط به حقوق بشر، پولشویی و تروریسم  است که لغو آنها تاثیری بر اقتصاد ما ندارد.

مشکلات ساختاری اقتصاد پسا تحریم

البته شکی نیست که نفس برداشتن تحریم ها آثار روانی مهمی هم بر فعالین اقتصادی داخلی هم بر طرف های تجاری ایران می گذارد و تحرکی در مبادلات تجاری  ایجاد می کند ولی آیا پس از برداشتن تحریم ها می توانیم به طرف های تجاری خود کالا صادرات کنیم؟ با کدام قدرت رقابتی می‌خواهیم چنین کنیم؟ آیا مساله پایین بودن رتبه ایران در فضای کسب و کار یا نامناسب بودن شاخص های حکمرانی خوب، با توافق اتمی، رفع می شود؟ معضل بدهی‌های معوقه دولت به بخش خصوصی و بخش خصوصی به نظام بانکی چه می شود؟ یا برای ورود به بازارهای جهانی آیا عضو سازمان تجارت جهانی هستیم؟ توجه کنیم که ما بیش از بیست سال است که در مورد ورود ایران به سازمان توسعه تجارت جهانی با تردید عمل کرده ایم و اقدامات جدی برای الحاق را دنبال نکرده ایم. اصولا در طول این سالها ندیده ایم که مسوولین ایرانی راجع به این موضوع صحبتی کنند و آن را در اولویت قرار دهند. در واقع نظام هنوز در مورد مساله پیوستن به سازمان تجارت جهانی به جمع بندی نرسیده است. چون بدون حل و فصل تمام منازعات سیاسی با رقبای جهانی مان نمی توانیم وارد فرایند الحاق شویم. کشورهایی مثل چین یا عربستان که نسبت به الحاق بسیار فعال عمل کردند بین ده تا پانزده سال طول کشید تا عضو این سازمان شوند. ما بیست سال است کجدار و مریز عمل کرده ایم و با روند کنونی هم به نظر نمی رسد تا بیست سال آینده بتوانیم عضو این سازمان شویم مگر این که نظام سیاسی به یک عزم جدی در این زمینه برسد. به احتمال زیاد قضیه الحاق هم آن اندازه طول می کشد تا ما دوباره در یک تنگنایی مثل همین تنگنای اتمی مجبور شویم به سرعت شرایط آنها را برای الحاق بپذیریم.

 



:: برچسب‌ها: گره خوردن ,
:: بازدید از این مطلب : 3111
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : میثم خسروی
ت : شنبه 12 تير 1395

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 89 صفحه بعد

موضوعات
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
چت باکس
تبادل لینک هوشمند
پشتیبانی